مایکل فارادی (۲۲سپتامبر ۱۷۹۱ - ۲۲اوت ۱۸۶۷) دانشمندی (فیزیکدان و شیمیدان ) انگلیسی کهبا زمینههای الکترومغناطیس و الکتروشیمی مرتبط بود و یک حکیم مادی بود. وی چراغ بونزنرا ابداع کرد.
فارادی درباره میدان مغناطیسی موجود در دور یک رسانا که جریان DC حمل میکند مطالعاتی داشت و مفاهیم اولیه میدان الکترومغناطیسرا در فیزیک بنیان نهاد. وی القای الکترومغناطیسی و قانون های برقکافت را کشف کرد.او اثبات کرد که خاصیت مغناطیسی میتواند بر روی شعاع های نور اثر می گذارد و رابطهایاساسی بین این دو برقرار است.اختراعات او در زمینه دستگاههای چرخنده الکترومغناطیساساس فناوری موتور الکتریکی را پی ریزی کرد و این وضع ناشی از تلاشهای او در زمینهکاربرد الکتریسیته در فناوری بود.
با وجود این که فارادی علوم رسمی کمی آموخت و ریاضیات عالی را خیلی کم یادگرفت (مثل حساب دیفرانسیل و انتگرال)، یکی از تاثیر گذار ترین دانشمندان تاریخ بود.برخی از مورخان علم او را به عنوان بزرگترین تجربهگر در تاریخعلم میدانند.فاراد که واحد ظرفیتالکتریکی در SI است بعد از او بهاین اسم نامیده شد همانطور که ثابت فارادی، بار الکتریکی یک مول از الکترون است (حدود۹۶،۴۸۵کولن). قانون القایفارادی بیان میکند که میدان مغناطیسی که با زمان تغییر میکند به همان نسبت نیرویمحرکه الکتروموتیو تولید میکند.
فارادی اولین و بهترین دانای گرانسنگ در علم شیمی(Fullerian Professor of Chemistry) در انستیتوی سلطنتی بریتانیای کبیربود؛ مقامی که در تمام طول عمرش به آن منتسب بود.
فارادی فرد بسیار مذهبی بود. او یکی از اعضای کلیسای ساندمانیان ( SandemanianChurch) بود. یکی از فرقههای مسیحیت که در سال ۱۷۳۰پایه گذاری شد و ایمان و التزام کاملی رانیاز دارد. تذکره نویسان خاطر نشان کرده اند که حس عمیقی از یگانگی خدا و یکپارچگیطبیعت در زندگی و کارهای فارادی نفوذ داشت.
مراحل اولیه زندگی
مایکل فارادی در نزدیکی الفنت و کستل، لندن به دنیا آمد. خانواده وی فقیربودند. پدرش جیمز، عضو ساندمانیان، یکی از فرقههای مسیحیت بود. جیمز در سال ۱۷۹۰از Outhgill در Westmorland به لندن آمد جایی که او درآنجا آهنگر دهکده بود. مایکل فارادی جوان، یکی از چهار فرزند، فقط کمی از سطح تحصیلاتمدرسه بالاتر بود مجبور شد که تحصیلات بیشتر را خودش ادامه دهد در چهارده سالگی اوکارآموز یک صحافی و فروشگاه کتاب به نام GeorgeRiebau شد و در مدت هفت سال کارآموزیش کتابهای زیادی ازجمله کتاب بهبود ذهن (The Improvement of the Mind)نوشته اسحاق واتس (Isaac Watts) را خواند و بهطرز شگفت آوری اصول و نظریات آن را اجرا کرد. او به علم و به خصوص الکتریسیته علاقهمندشد. مخصوصاً از کتاب گفتگویی در شیمی (Conversations inChemistry ) نوشته Jane Marcetخیلیالهام گرفت.
در بیست سالگی در سال ۱۸۱۲در پایانشاگردیش او در سخنرانیهای دانشمند سرشناس شیمی، همفری داوی، رئیسانجمن رویال، شرکتکرد. سپس فارادی یک کتاب ۳۰۰صفحهایبر اساس سخنرانیهای دیوی به او ارسال کرد. پاسخ دیوی سریع و مهربانانه و دلچسب بود.وقتی دیوی بینایی خود را از ناحیه نیتروژن تری کلرید از دست داد تصمیم گرفت فارادیرا به عنوان منشی استخدام کند در آن دوران فارادی فرد متشخصی شناخته نمیشد و گفتهمیشود که همسر دیوی با او برخورد خوبی نداشت. به هر حال طولی نکشید که فارادی از داویپیش افتاد.
فارادی با سارا برنارد (Sarah Barnard) (۱۸۷۹-۱۸۰۰) در ۲ژوئن ۱۸۲۱ازدواج کرد اما فرزندی نداشت. آنها وقتی درساندمانیانبودند باهم آشنا شدند. حامی و مشاور او جان مدجک فولر بود که کرسی استادی فولرین شیمیرا در موسسه رویال ایجاد کرد. فارادی اولین و معروفترین فرد دارنده این مقام بود کهتا آخر عمرش برای این مقام انتخاب شد. او در منزلش درهمپتون کورت در ۲۵اوت ۱۸۶۷میلادی درگذشت.
فتوحات علمی
شیمی
الکتریسیته و مغناطیس
بزرگترین کار وی با الکتریسیته و مغناطیس بود. اولین آزمایشی که ثبت کردساختن پیل ولتایی با استفاده از هفت halfpenny (سکهای برنز کهدر United Kingdom استفاده میشود) که با هفت ورقه از فلز روی و ششقطعه از کاغذ که با آب نمک مرطوب شده بود، در کنار هم قرار میگرفتند با این وسیلهاو نمک فرنگی اصل (سولفات منیزی یا sulphate of magnesia)را تجزیه کرد. (اولین نامه به Abbott در ۱۲ژوئیه ۱۸۱۲)
در سال ۱۸۲۱م، کمی بعد از اینکهشیمیدان و فیزیکدان دانمارکی، هانس کریستین اورستد، الکترومغناطیس را کشف کرد، همفریدیوی و دانشمند بریتانیایی ویلیام هید ولاستون WilliamHyde Wollaston سعی کردند تا یک موتور الکتریکی را طراحی کنند، امانتوانستند.فارادی پس از صحبت با این دو نفر، تصمیم به ساخت دو وسیله برای تولید آنچهکه او گردش الکترومغناطیسی (یک حرکت چرخشی پیوسته ناشی از نیروی مغناطیسی اطراف یکسیم) مینامید، گرفت. اگر یک سیم غوطهور در یک حمام جیوه با یک آهنربا که در وسط آنقرار داده شده، با الکتریسیته تولید شده توسط یک باتری شیمیایی شارژ میشد، در اطرافآهنربا میچرخید. وسیله اخیر یک موتور هم قطبی (homopolarmotor) نامیده میشود. این اکتشافات و آزمایشات پایه فناوری الکترومغناطیسنوین را بنا نهاد. فارادی نتایج تحقیقات خود را منتشر کرد بدون این که از والستون وداوی (Wollaston و Davy)در ابتدای کتاب قدردانی کند و این امر ستیزهای را به وجود آورد که باعث شد که فارادیبرای چند سال از تحقیقات الکترومغناطیس کناره گیری کند.
آزمایش چرخش الکترومغناطیسی فارادی، ۱۸۲۱ در سال ۱۸۳۱او سری بزرگ آزمایشاتشرا که در آن به کشف القای الکترومغناطیسی نایل شد، آغاز کرد. او فهمید که اگر یک آهنربارا از وسط یک حلقه سیمی عبور دهد، یک جریان الکتریکی در سیم ایجاد میشود. جوزف هانرینیز چند سال بعد به طور مشابهی خود القایی را کشف کرد و هر دوی اینها بعد از کار فرانسبسکوزانتدچی (Francesco Zantedeschi) در سال ۱۸۲۹و ۱۸۳۰در ایتالیا بود.
دلایل او نشان داد که جریان الکتریکی، مغناطیس را ایجاد کرده است. سپس فارادیاز این اصول برای ساخت دینامو، شکل قدیمی ژنراتورهای توان پیشرفته الکتریکی، استفادهکرد.
فارادی بیان داشت که نیروهای الکترومغناطیسی در فضای خالی اطراف هادی وجوددارد، اما او کارش را بر روی این پروژه تکمیل نکرد. تجسم آزمایشی فارادی از خطوط شارنشأت گرفته از بدنه بارها، برای بار اول بصورت ریاضی توسط قانون القای فارادی (که بعداًجزو معادلات ماکسول شد) مدل شد که در تعمیم کلی تکمیل شده و به عنوان تئوری میدان شناختهشده است. فارادی بصورت تفننی به شیمی نیز پرداخت و مواد شیمیایی نظیر بنزن را کشف وسیستم اعداد اکسیداسیون و میعان گازها را ابداع کرد. او همچنین قانون الکترولیز راکشف کرده و الفاظی نظیر آند، کاتد، الکترود و یون را عمومی ساخت.
مایکل فارادی در حال نگه داشتن یک میله شیشهای که در سال ۱۸۴۵برای نشان دادن اینکه خاصیت مغناطیسی میتواند بر روی نور در مواد عایق اثر بگذارد استفاده میشد
دیامغناطیس
در سال ۱۸۴۵او آنچهرا که اکنون اثر فارادی مینامیم و پدیدهای را که او دیامغناطیسم نامید، کشف کرد.سطح پلاریزاسیون نوری که بصورت خطی قطبی شده و از میان یک محیط مادی منتشر شده را میتوانتوسط بکار گیری یک میدان مغناطیسی خارجی که در جهت انتشار تنظیم شده، چرخاند. او دردفترچهاش نوشت که من در نهایت در توصیف یک منحنی مغناطیسی یا خطوط نیرو و در مغناطیسکردن یک شعاع از نور موفق شدم. این نشان داد که نیروی مغناطیسی و نور به هم مرتبط هستند.
قفس فارادی
در کار روی الکتریسیته ساکن، فارادی نشان داد که بار تنها بر روی سطح خارجییک هادی باردار قرار میگیرد و بار روی سطح خارجی هیچ اثری روی چیزی که داخل هادی قراردارد، نمیگذارد. این اثر حفاظتی در آنچه که ما به عنوان قفس فارادی میشناسیم بکاررفته است.